تغییر الگوهای تربیتی در عصر فضای مجازی؛ وقتی بلاگرها جای والدین را می گیرند
- شناسه خبر: 33966
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۱۶
- نویسنده: میترا راضی

در دنیای پرسرعت و تکنولوژیک امروز، سبک زندگی افراد دستخوش تغییرات بنیادینی شده است. یکی از مهمترین این تغییرات، تحول در الگوهای تربیتی کودکان و نوجوانان است. آنچه زمانی با حضور گرم والدین و نظارت آموزگاران شکل میگرفت، اکنون به شدت تحت تأثیر فضای مجازی، بلاگرها و رسانههای تصویری قرار گرفته است. این مقاله به بررسی این دگرگونیها و پیامدهای آن بر ساختار تربیتی جامعه میپردازد.
فروپاشی چرخه سنتی تربیت: از خانواده تا مدرسه
در گذشته، تربیت فرزندان یک مسیر منسجم و منظم داشت که از خانه آغاز میشد و در مدرسه و جامعه ادامه پیدا میکرد. والدین با حضور مؤثر و رفتارهای سنجیده، الگویی زنده برای فرزندان خود بودند. این تربیت با حمایت معلمان دلسوز و جمعهای همسالان سالم کامل میشد. اما امروز، این زنجیره تربیتی دچار گسست شده است.
- والدین به دلیل مشغلههای روزمره و تغییر در اولویتهای زندگی، کمتر نقش فعال در تربیت فرزندان ایفا میکنند.
- در بسیاری از خانوادهها، والدین اگرچه از نظر فیزیکی حضور دارند، اما به لحاظ روانی و تربیتی غایب هستند.
- مادرانی که تمام توجه خود را معطوف به ظاهر یا وظایف سطحی کردهاند، به تدریج از ایفای نقش اصلی مادری فاصله گرفتهاند.
- کودکان حتی در سنین بسیار پایین، بدون هیچ محدودیتی به گوشیهای هوشمند دسترسی دارند و همین امر، نقش الگویی والدین را کمرنگ کرده است.
فضای مجازی، الگوی جدید کودکان و نوجوانان
با رشد تکنولوژی و گسترش شبکههای اجتماعی، نقش سنتی خانوادهها و مدارس در تربیت نسل جوان، جای خود را به رسانهها و بلاگرها داده است. این تغییر، پیامدهای روانی و اجتماعی گستردهای به همراه داشته است.
- بسیاری از کودکان الگوهای رفتاری و ارزشی خود را از افرادی دریافت میکنند که صرفاً به خاطر ظاهر یا ثروت خود مشهور شدهاند.
- شبکههای اجتماعی اغلب چهرههایی را برجسته میکنند که حتی در صورت داشتن رفتارهای منفی، به عنوان افراد موفق معرفی میشوند.
- این الگوبرداریهای اشتباه، منجر به سردرگمی ارزشی، بحران هویت و کاهش اعتماد به نفس در نوجوانان شده است.
- نادیده گرفتن نقش تربیتی والدین، نسل آینده را در معرض آسیبهای جدی فردی و اجتماعی قرار میدهد.
ظهور قهرمانان کاذب و افول الگوهای واقعی
نسلهای پیشین، قهرمانان خود را از میان معلمان، دانشمندان و هنرمندان واقعی انتخاب میکردند. اما امروز، برخی سلبریتیها و بلاگرهایی که صرفاً زندگی لوکس و غیرواقعی خود را به نمایش میگذارند، جای این الگوها را گرفتهاند.
- در پنج تا هفت سال گذشته، ظهور بلاگرهایی با تمرکز بر تجملگرایی، توجه نوجوانان را به خود جلب کرده است.
- این افراد اغلب با نمایش خانههای گرانقیمت و سبک زندگی تجملی، حس نارضایتی و ناکافی بودن را در مخاطب تقویت میکنند.
- نوجوانان با مقایسه زندگی خود با آنچه در فضای مجازی میبینند، بهتدریج دچار احساس شکست و ناکامی میشوند.
- برخی والدین نیز به جای ایفای نقش الگویی، خود درگیر همان رقابتهای ظاهری شدهاند و همین موضوع، بحران تربیتی را تشدید کرده است.
افزایش عمل های زیبایی و اثرات آن بر روان و روابط انسانی
یکی از پدیدههای اجتماعی نگرانکننده در سالهای اخیر، رشد چشمگیر عملهای زیبایی بهویژه در میان جوانان و نوجوانان است. این روند نه تنها بر سلامت جسمی، بلکه بر سلامت روانی و روابط بینفردی نیز تأثیر منفی گذاشته است.
- بسیاری از افرادی که به عملهای زیبایی روی میآورند، درگیر نوعی خودکمبینی یا نارضایتی از تصویر ذهنی خود هستند.
- استانداردهای غیرواقعی زیبایی که از سوی رسانهها ترویج میشوند، فشار روانی مضاعفی بر افراد وارد میکنند.
- در روابط زناشویی، این موضوع میتواند منجر به مقایسههای مضر و کاهش رضایت عاطفی و جنسی میان زوجین شود.
- در نبود آگاهی صحیح و مشاوره تخصصی، نوجوانان به جای تمرکز بر توانمندیهای واقعی خود، به دنبال ظاهری غیرواقعی میروند.
خانواده؛ سنگر نخست تربیت در برابر موج ظاهربینی
اگرچه فضای مجازی نقش تعیینکنندهای در الگوسازی دارد، اما همچنان خانواده میتواند نقش اصلی در تربیت فرزندان را ایفا کند. این نقش، تنها در صورتی اثرگذار خواهد بود که والدین آگاهانه و مسئولانه عمل کنند.
- والدین باید از تحسین بیشازحد ظاهر فرزندان خود پرهیز کرده و تمرکز را به سوی ارزشهایی چون مهارت، اخلاق و دانش سوق دهند.
- کودکان از همان سالهای ابتدایی زندگی، از رفتار اطرافیان الگوبرداری میکنند؛ پس مهم است که والدین رفتارهایی متعادل، منطقی و سالم از خود نشان دهند.
- والدینی که خود اسیر رقابتهای سطحی نباشند، به شکل غیرمستقیم فرزندان خود را نیز از این دام دور نگه میدارند.
- تشویق کودکان به ارتباط با دوستان و اقوامی که زندگی متعادلتری دارند، میتواند گامی مؤثر در مسیر تربیت سالم باشد.
فقدان رسانه های سالم و مثبت؛ فرصتی از دست رفته
در حالی که ایران سرشار از نوجوانان و جوانان نخبه و بااستعداد است، رسانهها کمتر به معرفی آنها میپردازند. این خلأ، موجب شده است که الگوهای سطحی فضای مجازی، میدان رقابت را از افراد ارزشمند بربایند.
- نبود پلتفرمهای دیجیتال با محتوای سالم، موجب تقویت الگوبرداریهای اشتباه شده است.
- نهادهای فرهنگی، آموزشی و مذهبی باید نقش فعالتری در تولید محتوای جذاب، علمی و اخلاقی ایفا کنند.
- الگوسازی از افراد موفق واقعی در زمینههای علمی، ورزشی، فرهنگی و هنری، راهی مؤثر برای بازگرداندن اعتماد به نفس به نوجوانان است.
- بازسازی این فضا، نیازمند همکاری خانواده، مدرسه، نهادهای رسانهای و حاکمیتی است.
نتیجه گیری
تحولات گسترده در فضای رسانهای و الگوهای تربیتی، جامعه امروز را در برابر چالشی عمیق قرار داده است. خانوادهها به عنوان نخستین نهاد اجتماعی باید مسئولیت خود را بازتعریف کرده و با هوشمندی در برابر هجمههای ظاهری رسانهها ایستادگی کنند. بازگشت به الگوهای اخلاقمدار، تأکید بر ارزشهای درونی و تربیت آگاهانه، تنها راه نجات نسل آینده از بحرانهای روانی، هویتی و اجتماعی خواهد بود.