بهترین بیمارستان پیوند مغز استخوان در ایران
- شناسه خبر: 34957
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۳۹
- نویسنده: دکتر نیوز

بیمارستان دکتر شریعتی تهران به عنوان بزرگترین و یکی از معتبرترین مراکز پیوند مغز استخوان در ایران شناخته میشود. این مرکز، به دلیل تجربه انباشته ناشی از انجام هزاران پیوند موفق، به عنوان یک قطب ارجاعی برای پیچیدهترین موارد در سطح کشور عمل میکند. البته بیمارستانهای دیگری نظیر بیمارستان آیتالله طالقانی تهران، با تمرکز تخصصی بر درمان بیماریهای خودایمنی، و مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) نیز در زمره برترینها قرار دارند و انتخاب نهایی به نوع بیماری، شرایط بیمار و اولویتهای درمانی بستگی دارد. فرآیند انتخاب یک مرکز درمانی مناسب، نیازمند ارزیابیهای جامعی است که نه تنها وضعیت بیماری زمینهای، بلکه سلامت کلی بدن را نیز در بر میگیرد؛ این ارزیابیها ممکن است در برخی بیماران نیازمند بررسی دقیق از طریق خدماتی نظیر یافتن بهترین مرکز تست تراکم استخوان برای سنجش استحکام ساختار اسکلتی پیش از شروع درمانهای سنگین باشد.
شناخت دقیق توانمندیها، تاریخچه و حوزههای تخصصی مراکز پیشرو در کشور، گام نهایی در فرآیند تصمیمگیری است. هر یک از این مراکز، با وجود اشتراکات فراوان در کیفیت، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند که آنها را برای گروههای خاصی از بیماران مناسبتر میسازد. تمرکز اصلی مراکز پیوند در پایتخت قرار دارد، اما در سالهای اخیر، توسعه مراکز توانمند در سایر شهرهای بزرگ، دسترسی به این خدمت حیاتی را برای بیماران در سراسر کشور تسهیل کرده است.
بیمارستان دکتر شریعتی تهران: میراثدار پیشگامی و رهبر حجم درمان
صحبت از تاریخچه پیوند مغز استخوان در ایران، بدون ذکر نام بیمارستان دکتر شریعتی و چهره ماندگار آن، دکتر اردشیر قوامزاده، غیرممکن است. این مرکز، به عنوان مهد این دانش در کشور، با انجام موفقیتآمیز اولین پیوند در سال ۱۳۶۹، فصلی نوین را در درمان بیماریهای خونی و سرطان در ایران آغاز کرد. اما اهمیت بیمارستان شریعتی تنها به قدمت آن خلاصه نمیشود. این مرکز، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، با انجام بیش از ۸۰۰ پیوند در سال، نه تنها در ایران بلکه در سطح منطقه خاورمیانه، بزرگترین مرکز پیوند از نظر حجم فعالیت است.

این حجم بالای درمان، به معنای تجربهای بینظیر در مدیریت انواع بیماریهای نادر و پیچیده است و بیمارستان شریعتی را به مرکز ارجاع نهایی (Referral Center) برای بیمارانی تبدیل کرده است که شرایط درمانی دشواری دارند. علاوه بر نقش درمانی، این بیمارستان یک قطب علمی، آموزشی و پژوهشی است. مرکز تحقیقات هماتولوژی، انکولوژی و پیوند سلولهای بنیادی این بیمارستان، یکی از فعالترین مراکز تحقیقاتی کشور است. همچنین، این مرکز با راهاندازی اولین بانک اهداکنندگان سلولهای بنیادی غیرخویشاوند (معروف به سپاس)، امید را برای بیمارانی که اهداکننده سازگار در خانواده ندارند، زنده کرده است. تیم درمانی این مرکز قادر به انجام تمام انواع پیوندها، از جمله پیوندهای پیچیده از اهداکننده غیرخویشاوند و خون بند ناف، برای گروههای سنی مختلف از کودکان تا بزرگسالان است.
بیمارستان آیتالله طالقانی تهران: قطب تخصصی درمان بیماریهای خودایمنی
بیمارستان آیتالله طالقانی، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در حالی که خدمات جامعی را برای درمان سرطانهای خونی ارائه میدهد، جایگاه خود را به عنوان یک مرکز پیشگام و بسیار تخصصی در زمینه استفاده از پیوند سلولهای بنیادی برای درمان بیماریهای خودایمنی مقاوم به درمان تثبیت کرده است. تیم درمانی این مرکز در استفاده از پیوند اتولوگ با هدف «بازنشانی» سیستم ایمنی در بیمارانی که از اختلالات خودایمنی شدید مانند مالتیپل اسکلروزیس (MS)، اسکلرودرمی سیستمیک، و لوپوس رنج میبرند، پیشگام بودهاند.
فلسفه این درمان، ریشهکن کردن سلولهای ایمنی معیوب بیمار که به بافتهای خودی حمله میکنند، از طریق شیمیدرمانی شدید و سپس بازسازی یک سیستم ایمنی جدید و سالم با استفاده از سلولهای بنیادی خود بیمار است. این رویکرد درمانی که در بسیاری از نقاط جهان هنوز در مراحل تحقیقاتی قرار دارد، در بیمارستان طالقانی به یک خدمت درمانی روتین و استاندارد تبدیل شده است. این تخصص منحصر به فرد، بیمارستان طالقانی را به مرکز امید برای بیمارانی تبدیل کرده است که از درمانهای معمول بیماریهای خودایمنی نتیجه نگرفتهاند. تیم درمانی این مرکز با همکاری نزدیک متخصصان هماتولوژی، روماتولوژی و نورولوژی، پروتکلهای درمانی جامعی را برای این دسته از بیماران طراحی و اجرا میکنند.

سایر مراکز معتبر: تسهیل دسترسی در سراسر کشور
اگرچه تمرکز اصلی بر دو قطب بزرگ پیوند در تهران است، اما چندین مرکز توانمند دیگر در پایتخت و سایر شهرهای بزرگ ایران، نقش حیاتی در ارائه خدمات و تسهیل دسترسی بیماران ایفا میکنند. مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تهران، به عنوان یکی از بزرگترین بیمارستانهای جامع کشور و وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، دارای بخش پیوند مجهزی است که خدمات گستردهای را ارائه میدهد.
در خارج از پایتخت، مراکزی چون بیمارستان منتصریه مشهد، بیمارستان نمازی شیراز، بیمارستان سیدالشهدا اصفهان و بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز به عنوان قطبهای منطقهای مهم فعالیت میکنند. این مراکز که عمدتاً به دانشگاههای علوم پزشکی مراکز استانها وابستهاند، با ارائه خدمات استاندارد پیوند، بار مراجعات به تهران را کاهش داده و دسترسی بیماران در نقاط مختلف کشور به این تکنولوژی درمانی پیشرفته را امکانپذیر ساختهاند.
معیارهای برترین مراکز پیوند مغز استخوان در ایران
تصمیم برای انتخاب یک مرکز درمانی جهت انجام فرآیند پیچیده و حیاتی پیوند مغز استخوان، یک انتخاب چندوجهی است که باید با تکیه بر معیارهای عینی و دادهمحور صورت پذیرد. این انتخاب، که تأثیر مستقیمی بر چشمانداز موفقیت درمان و کیفیت زندگی آتی بیمار دارد، فراتر از شهرت عمومی یک بیمارستان بوده و نیازمند بررسی دقیق شاخصهای کیفی و فنی است. این معیارها، در کنار یکدیگر، تصویری شفاف از توانمندیها، استانداردها و ظرفیتهای یک مرکز برای مدیریت یکی از پیچیدهترین مداخلات پزشکی مدرن را ترسیم میکنند.
آمار موفقیت و تجربه: شاخصهای بقا و بازگشت بیماری
مهمترین و شفافترین معیار برای سنجش عملکرد یک مرکز پیوند، آمار موفقیت آن است که در قالب شاخصهای استاندارد بینالمللی ارائه میشود. دو مورد از حیاتیترین این شاخصها، نرخ بقای کلی (Overall Survival) و نرخ بازگشت بیماری (Relapse Rate) هستند. نرخ بقای کلی، درصد بیمارانی را نشان میدهد که پس از گذشت یک دوره زمانی معین (معمولاً یک، سه یا پنج سال) از انجام پیوند، در قید حیات هستند. این شاخص، یک نمای کلی از اثربخشی مجموعه اقدامات درمانی و مراقبتی مرکز ارائه میدهد. در مقابل، نرخ بازگشت بیماری، درصد بیمارانی را مشخص میکند که بیماری اولیه آنها (مثلاً لوکمی یا لنفوم) پس از یک دوره بهبودی اولیه، مجدداً عود میکند.
برای آنکه این آمار ارزش تحلیلی داشته باشد، باید به صورت تفکیکشده و دقیق ارائه گردد. به عنوان مثال، مقایسه آمار موفقیت باید بر اساس نوع مشخص بیماری (مانند لوکمی میلوئیدی حاد در مقابل مولتیپل میلوما) و نوع پیوند انجامشده (پیوند اتولوگ از خود فرد در مقابل پیوند آلوژنیک از اهداکننده) صورت گیرد. یک مرکز درمانی معتبر و پاسخگو، این دادهها را به صورت شفاف در اختیار بیماران و خانوادههایشان قرار میدهد تا فرآیند تصمیمگیری بر پایهای از واقعیات استوار باشد. عدم تمایل یک مرکز به ارائه این آمار یا کلیگویی در این زمینه، میتواند یک زنگ خطر جدی تلقی شود. در کنار این آمار، حجم کل پیوندهای انجامشده در یک مرکز، شاخصی مهم از تجربه انباشته تیم درمانی است. مرکزی که سالانه صدها پیوند را مدیریت میکند، به طور طبیعی با طیف وسیعتری از چالشها، عوارض نادر و شرایط پیچیده مواجه شده و در مدیریت آنها مهارت و تبحر بیشتری کسب کرده است.
زیرساخت و امکانات فیزیکی: بستر اجرای درمان ایمن
فرآیند پیوند مغز استخوان، به ویژه در دوره پس از شیمیدرمانی شدید و پیش از استقرار سلولهای بنیادی جدید، بیمار را در یک وضعیت نقص ایمنی بسیار شدید و آسیبپذیر قرار میدهد. در این بازه زمانی که به دوره نوتروپنی معروف است، بدن بیمار تقریباً فاقد گلبولهای سفید به عنوان سربازان اصلی سیستم دفاعی است. بنابراین، وجود زیرساختهای فیزیکی استاندارد، شرط لازم برای حفظ جان بیمار و جلوگیری از عفونتهای بالقوه مرگبار است.
مهمترین این امکانات، وجود اتاقهای ایزوله با فشار هوای مثبت است. در این اتاقها، فشار هوا به گونهای تنظیم میشود که اندکی بالاتر از فشار هوای راهرو و محیط اطراف باشد. این اختلاف فشار باعث میشود که جریان هوا همواره از داخل اتاق به سمت بیرون حرکت کند و از ورود عوامل بیماریزای معلق در هوا مانند споры قارچها و باکتریها به محیط استریل بیمار جلوگیری نماید. کارایی این سیستم با تجهیز اتاقها به فیلترهای هپا (HEPA) تکمیل میشود؛ این فیلترهای بسیار دقیق، ذرات ریز میکروسکوپی را از هوای ورودی به اتاق حذف میکنند.
علاوه بر این، دسترسی سریع و شبانهروزی به یک بانک خون قوی و مجهز برای تأمین فوری فرآوردههای خونی حیاتی مانند گلبول قرمز تغلیظشده و پلاکت، امری ضروری است. بیماران در دوره پس از پیوند به دلیل سرکوب مغز استخوان، نیازمند تزریقات مکرر این فرآوردهها هستند. همچنین، وجود آزمایشگاههای تخصصی در داخل بیمارستان برای انجام تستهای حیاتی مانند HLA typing (برای پیوندهای آلوژنیک) و شمارش دقیق و روزانه سلولهای خونی، و نیز نزدیکی یا دسترسی آسان به یک بخش مراقبتهای ویژه (ICU) مجهز، از دیگر الزامات زیرساختی یک مرکز پیوند استاندارد به شمار میروند.
تیم پشتیبانی چندتخصصی: نگاهی جامع به سلامت بیمار
پیوند مغز استخوان تنها بر سیستم خونسازی بیمار تأثیر نمیگذارد؛ عوارض ناشی از شیمیدرمانی شدید و داروهای سرکوبکننده ایمنی میتواند ارگانهای مختلفی از جمله قلب، ریه، کبد، کلیه و دستگاه گوارش را درگیر کند. مدیریت موفق این عوارض نیازمند یک نگاه جامع و کلنگر به سلامت بیمار است که تنها از طریق همکاری یک تیم پشتیبانی چندتخصصی قدرتمند امکانپذیر میشود.
یک مرکز پیوند ایدهآل باید دسترسی آسان و سریع به مشاوره متخصصان رشتههای مختلف را فراهم آورد. به عنوان مثال، متخصص بیماریهای عفونی نقشی کلیدی در تشخیص و درمان تب و عفونتهای پیچیده در بیماران دچار نقص ایمنی ایفا میکند. متخصص گوارش به مدیریت عوارض شایعی مانند موکوزیت (التهاب و زخم مخاط دهان و گوارش) و بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) در روده میپردازد. متخصصان ریه، قلب و نفرولوژی (کلیه) نیز برای مدیریت عوارض احتمالی در این ارگانهای حیاتی همواره در دسترس هستند.
علاوه بر جنبههای فیزیکی، جنبههای روانی این فرآیند طولانی و پراسترس نیز نباید نادیده گرفته شود. مواجهه با یک بیماری سخت، فرآیند درمانی طاقتفرسا و دور بودن از خانه و خانواده، فشار روانی شدیدی را بر بیمار و همراهان او تحمیل میکند. بنابراین، حضور روانپزشک و روانشناس متخصص در حوزه انکولوژی به عنوان بخشی جداییناپذیر از تیم درمانی، برای ارائه حمایتهای روانی، مدیریت اضطراب و افسردگی و تقویت تابآوری بیمار، یک مزیت بزرگ و نشانه بلوغ و کیفیت آن مرکز محسوب میشود.
درک انواع و فرآیندهای پیوند مغز استخوان
برای درک عمیقتر تفاوتهای میان مراکز درمانی و انتخاب بهترین گزینه، آشنایی با مفاهیم اصلی و انواع مختلف پیوند مغز استخوان ضروری است. این دانش به بیمار و خانواده او کمک میکند تا در جلسات مشاوره با پزشک، سوالات دقیقتری بپرسند و در فرآیند پیچیده تصمیمگیری، به جای یک پذیرنده منفعل، به یک مشارکتکننده فعال و آگاه تبدیل شوند. در هسته این فرآیند، جایگزینی سلولهای بنیادی خونساز بیمار با سلولهای سالم قرار دارد تا توانایی تولید سلولهای خونی حیاتی (گلبولهای سفید برای دفاع، گلبولهای قرمز برای اکسیژنرسانی و پلاکتها برای انعقاد خون) مجدداً بازیابی شود.
پیوند اتولوگ (از خود فرد): بازسازی سیستم خونساز
در پیوند اتولوگ، منبع سلولهای بنیادی، خود بیمار است. این روش درمانی برای بیمارانی مناسب است که مغز استخوان آنها درگیر بیماری نیست یا بیماریشان به شیمیدرمانی پاسخ مناسبی داده و در وضعیت بهبودی نسبی یا کامل (Remission) قرار دارند. فرآیند به این صورت است که ابتدا با تجویز داروهای محرک، سلولهای بنیادی از مغز استخوان به جریان خون محیطی رانده میشوند. سپس خون بیمار از طریق دستگاهی به نام آفرزیس، که عملکردی شبیه به دیالیز دارد، عبور داده شده و سلولهای بنیادی از آن جدا میشوند، در حالی که مابقی اجزای خون به بدن بازگردانده میشود. این سلولهای جمعآوری شده، منجمد و تا روز پیوند نگهداری میشوند.
در مرحله بعد، بیمار رژیم درمانی آمادهسازی را که شامل دوزهای بسیار بالای شیمیدرمانی است، دریافت میکند. هدف از این مرحله، ریشهکن کردن کامل سلولهای سرطانی باقیمانده در بدن است. این دوزها به قدری بالا هستند که مغز استخوان بیمار را نیز به طور کامل از بین میبرند. پس از پایان این مرحله، سلولهای بنیادی خود بیمار که قبلاً ذخیره شده بودند، ذوب شده و طی فرآیندی شبیه به تزریق خون، به او تزریق میشوند تا در مغز استخوان او مستقر شده و سیستم خونسازی او را از نو بسازند.
مزیت بزرگ این روش، عدم وجود خطر \\\\\\بیماری پیوند علیه میزبان\\\\\\ (Graft-versus-Host Disease – GVHD) است؛ زیرا سیستم ایمنی جدید دقیقاً مشابه سیستم ایمنی قبلی بیمار بوده و بافتهای بدن را بیگانه تلقی نمیکند. با این حال، محدودیت اصلی آن، خطر بازگشت بیماری است، چرا که ممکن است در میان سلولهای بنیادی جمعآوری شده، تعداد کمی سلول سرطانی پنهان وجود داشته باشد که پس از پیوند مجدداً رشد کنند. این روش عمدتاً برای درمان بیماریهایی مانند مولتیپل میلوما و انواع لنفوم به کار میرود.
پیوند آلوژنیک (از اهداکننده): بهرهگیری از یک سیستم ایمنی جدید
در پیوند آلوژنیک، سلولهای بنیادی از فرد دیگری که به عنوان اهداکننده شناخته میشود، تأمین میگردد. این روش درمانی، پیچیدگیهای به مراتب بیشتری نسبت به نوع اتولوگ دارد. چالش اصلی، یافتن اهداکنندهای است که از نظر ژنتیکی با بیمار سازگار باشد. این سازگاری از طریق سنجش نشانگرهایی به نام \\\\\\آنتیژنهای لوکوسیت انسانی\\\\\\ (Human Leukocyte Antigens – HLA) بر سطح سلولها تعیین میشود. بهترین اهداکننده معمولاً خواهر یا برادر با تطابق کامل HLA است. در صورت عدم وجود چنین فردی، جستجو در بانکهای اطلاعاتی اهداکنندگان غیرخویشاوند یا استفاده از خون بند ناف ذخیره شده، گزینههای بعدی هستند.
مزیت اصلی پیوند آلوژنیک، دوگانه بودن اثر آن است: علاوه بر بازسازی سیستم خونسازی، سلولهای ایمنی جدید اهداکننده میتوانند سلولهای سرطانی باقیمانده در بدن بیمار را شناسایی کرده و به آنها حمله کنند؛ پدیدهای که به آن \\\\\\اثر پیوند علیه تومور\\\\\\ (Graft-versus-Tumor – GVT) گفته میشود و یک مزیت درمانی قدرتمند است. با این حال، این روش با ریسک بزرگی به نام \\\\\\بیماری پیوند علیه میزبان\\\\\\ (GVHD) همراه است. در این عارضه، سلولهای ایمنی اهداکننده، بافتها و ارگانهای بدن بیمار را به عنوان یک عامل بیگانه شناسایی کرده و به آنها حمله میکنند که میتواند از عوارض پوستی خفیف تا آسیبهای شدید کبدی و گوارشی متغیر باشد. مدیریت این عارضه نیازمند مصرف داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی برای مدت طولانی پس از پیوند است.
هزینههای پیوند و نقشه راه بیمار
فرآیند پیوند مغز استخوان علاوه بر پیچیدگیهای پزشکی، یک سفر طولانی و پرهزینه است که آگاهی از جنبههای مالی و مراحل مختلف آن، میتواند به بیمار و خانوادهاش کمک کند تا با آمادگی و آرامش بیشتری این مسیر را طی کنند. داشتن یک نقشه راه ذهنی از این ماراتن درمانی، به مدیریت بهتر منابع مالی و روانی و ایجاد انتظارات واقعبینانه منجر میشود.
پوشش بیمهای و هزینههای خارج از تعهد
فرآیند پیوند مغز استخوان هزینهبر است. خوشبختانه، بخش عمدهای از هزینههای اصلی مانند بستری در بخش ایزوله، شیمیدرمانیهای روتین، و اقدامات اصلی پزشکی، تحت پوشش بیمههای پایه (مانند سازمان تأمین اجتماعی و بیمه سلامت) قرار دارد. با این حال، بیماران و خانوادههایشان باید آگاه باشند که ممکن است با هزینههای خارج از تعهد (Out-of-pocket) مواجه شوند.
این هزینهها میتواند شامل داروهای خاص و گرانقیمتی که در لیست بیمه پایه قرار ندارند، برخی آزمایشهای ژنتیکی یا مولکولی پیشرفته، و هزینههای غیرمستقیم درمانی مانند هزینه اسکان همراهان بیمار (بهویژه برای بیمارانی که از شهرهای دیگر مراجعه میکنند) و هزینههای حمل و نقل باشد. در اینجاست که نقش بیمههای تکمیلی پررنگ میشود. بیمارانی که تحت پوشش بیمه تکمیلی هستند، میتوانند بخش بزرگی از این هزینههای مازاد را نیز بازپس گیرند. بنابراین، اکیداً توصیه میشود که بیماران پیش از شروع فرآیند درمان، جزئیات دقیق پوشش بیمه پایه و تکمیلی خود را با کارشناسان بیمه بیمارستان بررسی کرده و برآورد دقیقی از هزینههای احتمالی به دست آورند.
مراحل کلیدی فرآیند درمان: از ارزیابی تا بهبودی
فرآیند پیوند، یک مسیر طولانی و پرفراز و نشیب است که به طور کلی شامل چند مرحله کلیدی است.
-
ارجاع و ارزیابی: این سفر با ارجاع بیمار توسط پزشک هماتولوژیست به یکی از مراکز تخصصی پیوند آغاز میشود. در این مرحله، تیم پیوند ارزیابیهای جامعی را برای سنجش سلامت کلی ارگانهای حیاتی بیمار و تعیین صلاحیت او برای انجام پیوند انجام میدهد.
-
رژیم آمادهسازی (Conditioning): این مرحله که معمولاً یک هفته به طول میانجامد، سختترین بخش فیزیکی فرآیند است و شامل دریافت شیمیدرمانی با دوز بسیار بالا و یا پرتو درمانی کل بدن است. هدف از این کار، ریشهکن کردن بیماری زمینهای و سرکوب کامل سیستم ایمنی بیمار برای جلوگیری از رد پیوند است.
-
روز پیوند (روز صفر): روز بعد از اتمام رژیم آمادهسازی، \\\\\\روز پیوند\\\\\\ یا \\\\\\روز صفر\\\\\\ فرا میرسد. در این روز، سلولهای بنیادی سالم، طی فرآیندی شبیه به تزریق خون و از طریق یک کاتتر ورید مرکزی، به بیمار تزریق میشوند.
-
دوره استقرار پیوند (Engraftment): این دوره حساس و حیاتی حدود دو تا چهار هفته طول میکشد. بیمار در بخش ایزوله باقی میماند و منتظر است تا سلولهای بنیادی جدید در مغز استخوان او مستقر شده و شروع به تولید سلولهای خونی جدید کنند. در این مدت، بیمار به دلیل نداشتن گلبول سفید به شدت در معرض عفونت و به دلیل کمبود پلاکت در معرض خونریزی قرار دارد و نیازمند مراقبتهای حمایتی دقیق است.
-
بهبودی پس از ترخیص: پس از اینکه شمارش سلولهای خونی به سطح ایمن رسید، بیمار از بیمارستان ترخیص میشود، اما فرآیند بهبودی کامل هنوز ماهها و گاهی تا یک سال یا بیشتر ادامه دارد. این دوره نیازمند پیگیریهای منظم، مصرف دقیق داروها، و رعایت سبک زندگی بسیار محتاطانه برای جلوگیری از عفونت است. حمایت روانی و عاطفی خانواده و تیم درمانی در تمام این مسیر، نقشی کلیدی در موفقیت نهایی درمان ایفا میکند.