بیماری اسکیزوفرنی (شیزوفرنی) چیست ؟ علائم، تشخیص و درمان
- شناسه خبر: 32703
- تاریخ و زمان ارسال: ۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۷
- نویسنده: میترا راضی
اسکیزوفرنی (schizophrenia) یا شیزوفرنی نوعی اختلال روانی پیچیده و مزمن است که باعث میشود فرد دچار مشکلاتی در تفکر، احساس و درک واقعیت شود. این بیماری روانپریشی ممکن است منجر به توهم (مانند شنیدن صداهایی که وجود ندارند)، هذیان (باورهای غلط و بیپایه)، و اختلالات جدی در عملکردهای شناختی و رفتاری شود.
اسکیزوفرنی معمولاً در سنین نوجوانی تا اوایل بزرگسالی ظاهر میشود و در بسیاری از موارد به دلیل ماهیت مزمن و نیاز به درمان مداوم، بر کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او تأثیر میگذارد.
علائم اسکیزوفرنی
علائم اسکیزوفرنی میتوانند به گونهای باشند که تاثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره فرد بگذارند. این علائم بهطور کلی به سه دستهی علائم مثبت، علائم منفی، و علائم شناختی تقسیم میشوند. هر یک از این دستهها با مشکلات خاصی همراه است که بهطور مستقیم بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد.
علائم مثبت
علائم مثبت به تجربیات جدید و غیرمعمول اشاره دارند که در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ظاهر میشوند. این علائم با افزایش فعالیتهای ذهنی و روانی ارتباط دارند. در حقیقت، این علائم چیزی «اضافی» به رفتار فرد اضافه میکنند که در افراد عادی وجود ندارد. علائم مثبت عبارتند از:
- توهمها (Hallucinations):
توهمها رایجترین علامت اسکیزوفرنی هستند. این افراد ممکن است شنیدن صداهایی را گزارش کنند که برای دیگران قابل شنیدن نیستند. صداها میتوانند دستوری، تهدیدآمیز یا حتی دوستانه باشند. علاوه بر توهمهای شنیداری، توهمهای بینایی (دیدن چیزهایی که وجود ندارند) و حسی (حس کردن چیزی که وجود ندارد) نیز ممکن است وجود داشته باشند. - هذیانها (Delusions):
هذیانها باورهای نادرست و اغلب بیپایه هستند که فرد آنها را بهطور قوی باور دارد، حتی زمانی که شواهد مخالف وجود داشته باشد. معمولترین نوع هذیانها در اسکیزوفرنی، هذیانهای پارانوئید (فکر کردن به اینکه فرد تحت تعقیب است) یا هذیانهای بزرگمنشی (احساس بزرگمنشی یا خاص بودن) است. - گفتار نامنسجم (Disorganized Speech):
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است در برقراری ارتباط مشکل داشته باشند. گفتار آنها اغلب نامنسجم و درهمریخته است، بهطوری که دیگران ممکن است نتوانند منظورشان را درک کنند. این نوع اختلال در کلام میتواند شامل جملات ناقص، تغییرات سریع در موضوعها و یا استفاده از کلمات بدون ارتباط منطقی باشد. - رفتار غیرعادی یا آشفته (Disorganized or Catatonic Behavior):
رفتارهای غیرعادی و غیرمنطقی شامل حرکات بیهدف، عدم توانایی در انجام کارهای ساده و یا تغییرات شدید در حالتها و رفتارها میشود. رفتارهای کاتاتونیک میتواند شامل بیحرکتی طولانیمدت، ژستهای عجیب یا حتی انجام حرکات تکراری باشد.
علائم منفی
علائم منفی به کاهش یا از دست دادن تواناییهای معمولی اشاره دارند که باعث میشود فرد بهطور چشمگیری از زندگی اجتماعی و کاری خود عقب بماند. این علائم به گونهای هستند که «چیزی کم» از فرد میگیرد و باعث کاهش تواناییهای فرد در تعامل با دیگران یا انجام فعالیتهای روزمره میشود. علائم منفی شامل موارد زیر هستند:
- کاهش انگیزه (Avolition):
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است فاقد انگیزه برای انجام حتی کارهای روزمره مانند حمام کردن، خوردن یا تمیز کردن خانه باشند. - بیاحساسی و بیعاطفگی (Affective Flattening):
این افراد ممکن است قادر به نشان دادن احساسات و هیجانات خود بهطور طبیعی نباشند. آنها ممکن است بیتفاوت به وقایع اطرافشان باشند و احساساتشان را بهطور ظاهری نشان ندهند. - فقدان لذت از فعالیتها (Anhedonia):
این افراد از انجام کارهایی که قبلاً لذت میبردند، مانند معاشرت با دیگران یا فعالیتهای تفریحی، لذت نمیبرند. - کنارهگیری اجتماعی (Social Withdrawal):
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است بهشدت از دیگران دور شوند و از تعاملات اجتماعی اجتناب کنند. این ممکن است به دلیل هذیانها، توهمها یا حتی احساس عدم ارتباط با دیگران باشد.
علائم شناختی
این علائم به نحوه پردازش اطلاعات، حافظه، توجه و تواناییهای اجرایی فرد اشاره دارند. مشکلات شناختی در اسکیزوفرنی میتوانند در انجام کارهای روزمره اختلال ایجاد کنند:
- مشکلات حافظه (Memory Problems):
یکی از مشکلات اساسی که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تجربه میکنند، مشکلات در حافظه کاری است. این به معنای سختی در نگهداری اطلاعات بهطور موقت و استفاده از آنها در موقعیتهای مختلف است. - کاهش توانایی توجه و تمرکز (Impaired Attention):
افرادی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند، ممکن است برای مدت طولانی نتوانند تمرکز کنند. این مشکل میتواند در انجام وظایف روزانه یا درک مکالمات پیچیده مشکل ایجاد کند. - اختلال در عملکرد اجرایی (Executive Functioning):
این اختلالات شامل مشکلات در تصمیمگیری، برنامهریزی، و حل مسائل است. افراد مبتلا ممکن است نتوانند تصمیمات صحیح بگیرند یا وظایف پیچیده را بهطور مؤثر انجام دهند.
علل بروز اسکیزوفرنی
علت دقیق اسکیزوفرنی هنوز بهطور کامل شناخته نشده است، اما پژوهشها نشان میدهند که این بیماری به دلیل تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی، شیمیایی، ساختاری و محیطی بروز میکند:
ژنتیک
افراد با سابقه خانوادگی اسکیزوفرنی بیشتر در معرض خطر ابتلا قرار دارند. برای مثال، اگر یکی از والدین مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرزند به اسکیزوفرنی افزایش مییابد.
عدم تعادل شیمیایی مغز
نقص در عملکرد انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین و گلوتامات یکی از عوامل اصلی است که میتواند به بروز علائم اسکیزوفرنی منجر شود.
ساختار و عملکرد مغز
مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده است که برخی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دچار کاهش حجم مغز، تغییر در اتصالات عصبی، و عملکرد غیرطبیعی در بخشهایی از مغز هستند که مسئول تصمیمگیری و تنظیم هیجانات هستند.
عوامل محیطی
- استرس: استرس شدید بهویژه در دوران کودکی یا بزرگسالی میتواند بروز علائم را تسریع کند.
- عفونتهای دوران بارداری: قرار گرفتن جنین در معرض عفونتها یا سوءتغذیه ممکن است خطر ابتلا به اسکیزوفرنی را افزایش دهد.
- مواد مخدر: استفاده از مواد روانگردان مانند ماریجوانا، آمفتامینها یا کوکائین میتواند عاملی تحریککننده برای بروز علائم باشد.
روشهای تشخیص
تشخیص اسکیزوفرنی معمولاً از طریق ارزیابیهای روانشناختی، مصاحبههای بالینی و گاهی استفاده از آزمایشهای پزشکی انجام میشود. مراحل تشخیص اسکیزوفرنی عبارتند از:
- ارزیابی روانشناختی (Psychiatric Evaluation):
پزشک روانپزشک برای تشخیص دقیق اسکیزوفرنی، فرد را از نظر وضعیت روانی و عاطفی بررسی میکند. این ارزیابی شامل مصاحبه با بیمار و خانواده، پرسش از علائم و رفتارهای غیرعادی، و بررسی تاریخچه پزشکی است.
- استفاده از معیارهای تشخیصی DSM-5:
برای تشخیص اسکیزوفرنی، پزشک باید بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) عمل کند. بهطور کلی، تشخیص اسکیزوفرنی مستلزم این است که فرد حداقل دو علامت از علائم مثبت یا منفی به مدت یک ماه یا بیشتر داشته باشد و علائم بر عملکرد روزانه او تأثیر بگذارد.
- آزمایشات پزشکی (Medical Tests):
آزمایشهای پزشکی معمولاً برای رد کردن سایر بیماریها یا مشکلات جسمی که میتوانند علائم مشابهی ایجاد کنند، انجام میشود. آزمایشهایی مانند آزمایش خون، تصویربرداری مغزی (MRI یا CT Scan) و حتی الکتروانسفالوگرافی (EEG) میتوانند مفید باشند.
درمان اسکیزوفرنی
درمان اسکیزوفرنی معمولاً شامل ترکیبی از دارودرمانی، رواندرمانی و حمایتهای اجتماعی است. هدف درمان، کاهش علائم و بهبود کیفیت زندگی بیمار است. مراحل درمان عبارتند از:
دارودرمانی
- داروهای ضد روانپریشی (Antipsychotics):
داروهای ضد روانپریشی بهویژه داروهای نسل دوم، مانند ریسپریدون و اولانزاپین، برای کاهش علائم مثبت اسکیزوفرنی مؤثر هستند. این داروها معمولاً برای کنترل توهمها و هذیانها تجویز میشوند و نسبت به داروهای نسل اول عوارض جانبی کمتری دارند. - داروهای نسل اول (Typical Antipsychotics):
داروهایی مانند هالوپریدول که معمولاً برای مدیریت علائم توهم و هذیانها استفاده میشوند.
رواندرمانی
- درمان شناختی-رفتاری (CBT):
این نوع درمان به فرد کمک میکند تا افکار منفی و غلط خود را شناسایی کند و بهطور فعال به آنها پاسخ دهد. همچنین میتواند به فرد کمک کند که مهارتهای مقابلهای برای مقابله با استرس و مشکلات روزمره بیاموزد. - خانوادهدرمانی:
این نوع درمان به اعضای خانواده کمک میکند تا چگونگی حمایت از بیمار را بیاموزند و به کاهش استرس در خانواده کمک میکند. - درمانهای اجتماعی:
آموزش مهارتهای اجتماعی و کمک به فرد در بازگشت به جامعه و اشتغال از طریق برنامههای توانبخشی و حمایت اجتماعی. - حمایتهای اجتماعی و توانبخشی: توانبخشی و حمایت اجتماعی نقش مهمی در درمان اسکیزوفرنی دارند. این افراد میتوانند با کمک مشاوران اجتماعی، بهبود روابط خانوادگی، یافتن شغل و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی را تجربه کنند.
مدیریت زندگی با اسکیزوفرنی
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی میتوانند با حمایت مناسب و درمان مداوم زندگی نسبتاً نرمالی داشته باشند.
- پیروی از درمان: مصرف منظم دارو و مراجعه به جلسات درمانی ضروری است.
- حمایت اجتماعی: تعامل با گروههای حمایتی و داشتن خانوادهای حامی، تأثیر مثبتی بر زندگی بیمار دارد.
- مراقبت از خود: خواب کافی، تغذیه سالم و تمرینات آرامشبخش میتوانند استرس را کاهش دهند.
نتیجهگیری
اسکیزوفرنی یک بیماری پیچیده است که زندگی بیمار و خانواده او را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، مداخله زودهنگام، درمان مناسب و حمایت مداوم میتوانند علائم را کاهش دهند و کیفیت زندگی را بهبود بخشند. آموزش عمومی برای کاهش انگهای اجتماعی مرتبط با این بیماری نیز اهمیت زیادی دارد.