هشدار متخصصان درباره رشد «اوتیسم دیجیتال» در کودکان خردسال
- شناسه خبر: 34037
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۵۲
- نویسنده: میترا راضی

با گسترش سریع فناوری در دهههای اخیر، سن مواجهه کودکان با ابزارهای دیجیتال بهطور چشمگیری کاهش یافته است. امروزه بسیاری از نوزادان، از ماههای ابتدایی زندگی، به واسطه تلفنهای همراه، تبلتها، تلویزیون و سایر دستگاههای هوشمند، با دنیای دیجیتال آشنا میشوند. این وضعیت، بهویژه پس از شیوع ویروس کرونا و افزایش استفاده از آموزشهای آنلاین، شدت بیشتری پیدا کرده و نگرانیهایی جدی را درباره سلامت روانی و شناختی نسل آینده بهوجود آورده است.
وابستگی زودهنگام کودکان به ابزارهای دیجیتال
کودکانی که از نخستین سالهای زندگی با ابزارهای دیجیتال درگیر میشوند، بیش از دیگران در معرض اختلالات رشد شناختی و اجتماعی قرار دارند. در گذشته، سنین زیر دو سال بهعنوان «دوران طلایی رشد تعاملات انسانی» شناخته میشد؛ دورانی که مغز کودک با دریافت محرکهای محیطی طبیعی مانند تماس چشمی، واکنش به صدا و لمس، پایههای ارتباط اجتماعی و عاطفی خود را شکل میدهد.
اما در دنیای امروز، بسیاری از والدین به دلایل مختلف—از مشغلههای کاری تا نیاز به آرام کردن کودک—از صفحهنمایشها بهعنوان راهکاری سریع و در دسترس استفاده میکنند. این روند نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان، شکلی همهگیر یافته است.
- مواجهه مداوم با نمایشگرها باعث کاهش تعاملات انسانی میشود.
- استفاده زودهنگام از ابزارهای دیجیتال ممکن است رشد مهارتهای کلامی و اجتماعی را مختل کند.
- کودکان به جای یادگیری از چهره والدین، به تصاویر متحرک صفحهنمایش واکنش نشان میدهند.
- روند شکلگیری هوش هیجانی و همدلی در اثر کاهش تماس انسانی دچار اختلال میشود.
سندرم اوتیسم دیجیتال؛ یک زنگ خطر جدی
اصطلاح «سندرم اوتیسم دیجیتال» به پدیدهای نوظهور اشاره دارد که در آن، کودکان پس از قرارگیری مداوم در معرض ابزارهای الکترونیکی، علائمی مشابه اختلال اوتیسم از خود نشان میدهند. هرچند این سندرم هنوز بهعنوان یک اختلال رسمی در منابع پزشکی طبقهبندی نشده، اما شواهد علمی و مشاهدات بالینی آن را تأیید میکنند.
دکتر سعید صادقی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی، در این زمینه هشدار داده است که استفاده بیشازحد از وسایل دیجیتال در سالهای ابتدایی زندگی، میتواند تأثیرات منفی و برگشتناپذیری بر مغز کودک داشته باشد.
- کاهش تماس چشمی با دیگران
- ناتوانی در پاسخگویی به نام خود
- اختلال در شروع مکالمات کلامی و اجتماعی
- بیتفاوتی به محیط اطراف و تمرکز بیشازحد بر تصاویر دیجیتال
این علائم ممکن است در نگاه نخست با اوتیسم اشتباه گرفته شوند، اما منشأ آنها در سبک زندگی دیجیتالی و فقدان محرکهای انسانی ریشه دارد.
یافته های علمی درباره اثرات نور و تصویر دیجیتال بر مغز
تحقیقات انجامشده در پژوهشکده مغز و علوم شناختی نشان دادهاند که حتی در مدلهای آزمایشگاهی مانند موشها، مواجهه طولانیمدت با محرکهای دیجیتال میتواند تغییراتی شبیه به اختلال طیف اوتیسم ایجاد کند. این مطالعات با بهرهگیری از تجهیزات نوروفیزیولوژی و تصویربرداری مغزی، ساختارهای مغز موشها را پس از قرارگیری در معرض نور صفحهنمایش بررسی کردهاند.
نتایج این پژوهشها بسیار قابلتوجه بوده است:
- موشها پس از مدتی، حرکات تکراری و یکنواخت از خود نشان دادند.
- تمایلی به ارتباط و تعامل با سایر موشها نداشتند.
- سطح پاسخ دهی آنها به محرکهای اجتماعی کاهش یافت.
- تغییراتی در ساختار نورونی مغز و شبکههای ارتباطی مشاهده شد.
این نتایج نشان میدهند که حتی مغز حیوانات نیز نسبت به نور و تصویرهای تکراری صفحهنمایش حساس است و ممکن است دچار تغییرات ساختاری شود. این یافتهها تلویحاً بر لزوم محدودسازی مواجهه کودکان با ابزارهای دیجیتال تأکید دارند.
راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی ابزارهای دیجیتال بر کودکان
پیشگیری همواره بهتر از درمان است، و در مورد رشد مغز کودک، این موضوع اهمیت دوچندان دارد. خانوادهها، مربیان و سیاستگذاران باید با آگاهی از این خطرات، سبک زندگی دیجیتالی کودکان را اصلاح کنند و جایگزینهای مناسب و مؤثری برای سرگرمی و آموزش در اختیار آنها بگذارند.
راهکارهای پیشنهادی عبارتاند از:
- پرهیز از قرار دادن صفحهنمایش مقابل نوزادان زیر دو سال
- استفاده کنترلشده از ابزارهای دیجیتال برای کودکان بزرگتر، با نظارت والدین
- تشویق به بازیهای حرکتی، خلاقانه و تعاملمحور در محیط های طبیعی
- آموزش والدین درباره عواقب نور آبی و تحریکات بیش از حد تصویری
- حضور فعال والدین در ارتباط چشمی، گفتار و بازیهای روزمره کودک
نتیجه گیری
در عصری که فناوری بخشی جداییناپذیر از زندگی انسان شده، حفظ تعادل بین بهرهمندی از تکنولوژی و محافظت از رشد طبیعی کودکان امری حیاتی است. «سندرم اوتیسم دیجیتال» پدیدهای نگرانکننده اما قابل پیشگیری است. با آگاهیبخشی، اصلاح سبک زندگی و ارائه برنامه های تربیتی مناسب، میتوان نسل آینده را از تبعات منفی این روند نجات داد و مسیری سالم برای رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی آنها فراهم کرد.