نتایج یک پژوهش گسترده: شباهت اختلالات روانی میان زوج ها در سراسر جهان
- شناسه خبر: 34793
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۰۸:۴۶
- نویسنده: میترا راضی

سلامت روان یکی از مهمترین ابعاد زندگی انسانی است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی فردی و اجتماعی دارد. پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که سلامت روان نه تنها بر روابط اجتماعی و شغلی تأثیرگذار است، بلکه بر انتخاب همسر و پایداری ازدواج نیز نقش مهمی ایفا میکند. در سالهای اخیر، مطالعات بزرگی انجام شده که نشان میدهد بسیاری از زوجها در نقاط مختلف جهان دچار اختلالات روانی مشابهی هستند. این شباهتها به قدری چشمگیر است که نمیتوان آنها را تصادفی دانست و نشان میدهد سلامت روان در فرآیند انتخاب شریک زندگی اهمیت قابل توجهی دارد.
یافته های اصلی مطالعه
مطالعهای که روی بیش از ۱۵ میلیون نفر در کشورهای مختلف از جمله تایوان، دانمارک و سوئد انجام شده است، نشان میدهد که الگوی مشابه بودن اختلالات روانی میان زوجها در طول زمان و در فرهنگهای گوناگون تکرار میشود. این مطالعه، ۹ اختلال روانپزشکی رایج را مورد بررسی قرار داد: اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اضطراب، اختلال کمتوجهی و بیشفعالی، اوتیسم، اختلال وسواس فکری–عملی، اختلال مصرف مواد و بیاشتهایی عصبی.
نتایج نشان داد که اگر یکی از همسران به یکی از این اختلالات مبتلا باشد، احتمال ابتلای همسر دیگر به همان بیماری یا اختلالی مشابه، به طور قابل توجهی بیشتر از افرادی است که همسرشان هیچ مشکل روانی ندارد. این شباهتها به صورت مستمر در نسلهای مختلف و با وجود تغییرات اجتماعی و پزشکی طی دهههای اخیر تکرار شده است.
چرا زوج ها اختلالات مشابه دارند؟
یکی از پرسشهای اصلی این پژوهش آن است که چرا همسران تا این حد در اختلالات روانی مشابه هستند. سه دلیل اصلی برای توضیح این پدیده مطرح شده است:
- جاذبه بر اساس شباهتها: افراد ممکن است به دلیل تجربههای مشابه و درک بهتر از شرایط روحی یکدیگر جذب هم شوند. برای مثال، کسی که با اضطراب دست و پنجه نرم میکند، ممکن است راحتتر با فردی که تجربه مشابهی دارد ارتباط برقرار کند.
- محیط مشترک زندگی: زندگی در یک محیط مشترک میتواند باعث شود همسران با گذشت زمان به اختلالات مشابهی دچار شوند. فشارهای اقتصادی، مشکلات اجتماعی و شرایط خانوادگی میتوانند در این روند تأثیرگذار باشند.
- انگ اجتماعی و محدودیت در انتخاب همسر: وجود اختلال روانی ممکن است گزینههای فرد را برای انتخاب همسر محدود کند و او را به سمت کسانی سوق دهد که شرایط مشابهی دارند.
نقش ژنتیک در انتقال اختلالات روانی
متخصصان بر این باورند که ژنتیک نقش مهمی در بروز اختلالات روانی دارد. زمانی که هر دو والدین دچار یک اختلال مشابه باشند، خطر ابتلای فرزندان آنها به همان مشکل روانی به طور چشمگیری افزایش مییابد. بر اساس دادههای این پژوهش، کودکانی که هر دو والدشان یک اختلال روانپزشکی مشابه دارند، تقریباً دو برابر بیشتر از کودکانی که تنها یک والد مبتلا دارند در معرض خطر ابتلا قرار میگیرند. این موضوع اهمیت آگاهیرسانی به زوجها و مشاورههای ژنتیکی را بیش از پیش آشکار میسازد.
تغییرات در گذر زمان
پژوهشگران دادهها را بر اساس دهههای تولد از ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۰ دستهبندی کردند. نتایج نشان داد که در بیشتر اختلالات، به ویژه اختلالات مرتبط با مصرف مواد، احتمال مشابه بودن اختلالات در هر دو همسر در طول زمان بیشتر شده است. این موضوع نشان میدهد که تغییرات در سبک زندگی، فشارهای اجتماعی و تحولات فرهنگی میتوانند نقش مستقیمی در افزایش این روند داشته باشند.
پیامدهای اجتماعی و پزشکی
شناخت این الگوها برای حوزههای پزشکی و اجتماعی بسیار مهم است. این یافتهها میتواند به روانپزشکان و مشاوران خانواده کمک کند تا در هنگام ارائه مشاوره به زوجها یا افراد در آستانه ازدواج، اطلاعات دقیقتری درباره خطرات و پیامدهای انتخاب همسر با شرایط روانی مشابه ارائه دهند. همچنین، این مطالعات میتواند به سیاستگذاران سلامت عمومی کمک کند تا برنامههای پیشگیرانه و حمایتی بهتری برای خانوادهها طراحی کنند.
نتیجه گیری
مطالعهای در مقیاسی بیسابقه نشان میدهد که اختلالات روانی میان زوجها نه تنها در یک جامعه خاص، بلکه در فرهنگها و نسلهای مختلف مشابهتهای زیادی دارد. این موضوع بیانگر نقش پررنگ ژنتیک، محیط مشترک و محدودیتهای اجتماعی در انتخاب همسر است. آگاهی از این یافتهها میتواند به بهبود کیفیت زندگی زوجها، کاهش مشکلات خانوادگی و پیشگیری از انتقال اختلالات روانی به نسلهای بعدی کمک کند.
به طور کلی، سلامت روان باید به عنوان یکی از معیارهای اساسی در انتخاب همسر در نظر گرفته شود. همانطور که افراد به ویژگیهایی چون اخلاق، وضعیت اقتصادی و فرهنگ توجه میکنند، توجه به سلامت روان نیز میتواند تضمینی برای یک زندگی پایدارتر و سالمتر باشد.